سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ســـــــــکوت واژه ساده ای است که اشـتباه خوانده می شود !

می خوام روایت کنم /از دهر بی مرام/از مشت زدن با کلام/ از بخشیدن های ناتمام

از ترک های حرمت/از لب پر های جرئت/از تکیه گاهی لق/از احساساتی شق

از تو که قسم عصای دستته/تو که واستادن پاش سختته

تو که همه رو با یه سنگ می زنی/واس چی از فرقم با بقیه دم میزنی؟

مگه تو،تو رفاقت ته خطی/که می زنی طعنه بی معرفتی؟

بیا یه سانس از زندگیتو بشین پای من که نه پای حرفم

حرفی که نه جوک دورهمیه/نه قافیه بندی واس دلخوشیمه

حرفم ختم حقیقته که همش غصس/میگن نا امیدی ولی زندگیه همه همین قصس

اگه غیر اینه فقط اثباتش کن/عینک مارکدار شادیاتو بردار فقط نگاهش کن که

سرحد درک همه یه آخیه/داره میمیره میترسه یه آخ بگه،

که نکنه یه آن بپرسن که باز چته؟ بیاد تعریف کنه ببینه اینم یه عابره

نیگا همه تو اوج بارون آفتابی میشن/خیلی راحت اشکاشون تبدیل به خنده میشن

همه چرخ عمرشون داره به بطالت میچرخه/همه سرباز عشقشون واسه خیانت میجنگه!

این وهم شکرک زده ما سزاوارش نبود/که قاطی تلخی این قهوه بشه

که فرسودگی رو از بر کنه یا حادثه ای درام بشه

می خوام خاتمه اش بدم

کاشکی هیچ وقت عکس العمل این دنیا نشی/که واس روزگار بشی موش آزمایشی!



+ [ تاریخ ] پنج شنبه 92/11/17 [ ساعت ] 12:51 عصر[ نویسنده] kia j | نظر

 

 

 


+ [ تاریخ ] سه شنبه 92/11/15 [ ساعت ] 7:47 عصر[ نویسنده] kia j | نظر